« باید اعتراف کنم شاکله تصویرهایم تنها برای خلق پوستر نیستند، گاهی احساس میکنم پوستری که ساخته میشود بازتابی است از رویدادهای اطرافم که پیوسته ذهنم را به غَلیان وا میدارند و منجر به تولید تصویر جدید میشوند.
با وسواسی که این روزها برای آفرینش یک پوستر بدان دچارم گاهی به مرز کلافهگی هم میرسم؛ زیرا موضوع را بارها و بارها زیر و رو میکنم تا شاید نابترین تصویر را از سرشت متن یا موضوع سفارش دهنده بیرون بکشم یا به عبارتی به دنبال تصویری میگردم که ذهنم درگیر آن است و متن یا موضوع تلنگری برای باز آوری آن گردیده است که صدالبته گاهی موفق و گاهی هم نتیجه چندان برایم رضایت بخش نیست.
افزون بر این، سالهاست با دیدن هر اتفاقی، چه خوب چه بد، تصویری در ذهنم شکل میگیرد (حال این تصویر هر چه باشد) حال این اتفاقات میتواند واکنشی دربرابر یک گفتگوی عادی با اطرافیانم باشد یا پرسه زدن در خیابانها، تماشاگرِ خستگی و بیتفاوتی مخاطبین درون متروها، انتظارهای روزمره، دیدن یا شنیدن اخبارهای مدام و گاه هراسناک و نمونههای بیشماری از این دست که مایهی ایجادِ تصویرها در ذهنم گردیده و برای آفرینشی تازه بایگانی میشوند.
از این رو، تکرار هر روزه این ماجرا باعث ایجاد حجم انبوهی از تصاویر در ذهنم گردیده است که بواسطه یک سفارش و در قالب یک اثر “یا همان پوستر” برای نمایشگاه و تئاتر و … منتشر میشود.»
پروژه دیگر «علی آقا حسین پور» در روزرنگ را اینجا ببینید.
|علی* آقا آقا آقا آقا آقا آقا آقا آقا آقا آقا آقا حسین پور*|
زنده باشی حسین جان
عجب کانسبت هایی
خیلی جالب بود
شما محبت دارید
از لحاظ بصری و ایده و اجرای کار خیلی خوبن و تبریک میگم بابت این آثار ولی یه چیزیش خوب نیست اونم اینکه این کارها کلا شبیه یک مجوعه اثری هستن که برای یک پروژه بخصوص اجرا شده باشن نه اینکه برای پروژه های مختلف با موضوعات مختلف. اینکه از یک نوع ایده و اجرا برای پروژه های «مختلف» استفاده کنیم به نظرم جالب نیست. ولی بازم تاکید میکنم که تصویرسازی و پوسترهای زیبایی هستن.
ممنون از نقد شما
این آثار مسئله ی طراح رو حل میکنن (داشتن سبک مشخص و هماهنگ در بین کارها) اما بعید میدونم مسئله ی سفارشدهنده رو حل کرده باشن. کارخانه ای که همهی سرمایه شو رو برای خرید یک دستگاه خاص صرف کرده و اون دستگاه هم فقط یک محصول تولید میکنه به صورت کوتاه مدت احتمالا برای صاحب کارخانه سود داشته باشه ولی در درازمدت محکوم به ورشکستگی خواهد بود مگر اینکه به سود اندک همون تک محصول برای تعداد مشخصی مشتری قانع باشه. این آثار اگر برای یک گالری بودند تا حدی فرم و لیاوت تگرارشونده شون قابل توجیه بود اما اینطور نیست. به نظر میرسه طراح هر سفارشی رو با آنچه که بلده تطابق میده. یعنی به جای حل کردن مسئله اون رو شخصی سازی میکنه. این روش فارغ از اینکه چقدر درست و حرفهای هست، در درازمدت هم به خود طراح آسیب میزنه.
ممنون از نقد شما
درود بر علیآقا کارت درسته آقا. آرزوی بهترینها رو برات دارم
سپاس عیساجان زنده باشی رفیق
حسین اقا و رضا درست میگن. راه درسته فقط هر بار از یک راه نرو، برات بهترینهارو ارزو میکنم.
سپاس از نقد شما
خسته نباشی علیآقای عزیز
عالی
ارادت مسعودجان- زنده باشی
درود، بسیار عالی
شما محبت دارید
چه کیفیتی دارن این کارها
+عاااااااااااااالی +
سپاس حسین جان- محبت دارید
با سلام
طرح و اجرا رو دوست دارم، خوبه
اما با نظر دوستان موافقم، همه کارها یک سبک داره،انگار همش جز یک پروژه هست.
یه طراح باید بتونه حداقل چند سبک رو کار کنه، تمام این کارها یک تم داره
این کار در طولانی مدت به خود طراح هم ضربه میزنه
سپاس از نقد شما
یه کارشناسنامه دار وطنی که پویا بودن طراح را نشان می دهد …..البته بعضی دوستان گفتند ادامه دادن سبک واین شیوه آسیب می زند از یه لحاظ درسته ولی اگر بین المللی بودیم اینقدر سفارش کار تو همین سبک برایتان می آمد که یه نکته مثبت کار بشود !!چون نوع نگاه وسبک خاص مورد توجه مدیران هنری بخش چاپی می باشد(پوستر….طرح جلد ….کاور موسیقی وووووو)
بسیبار خاص
دمت گرم … علی آقا
بسیار لذت بردم دوست عزیز .
شیک . ساده – تفکر برانگیز .و اجرای ِ زیبا
موفق باشید 🙂
برای گالری عیسی چولاندیوم می خواستم بروم
به کارهای ایشان اشنایی ای نداشتم
و فکر کردم در زمینه تخصصی من یعنی قلم فلزی و راپید کار می کنند.
هر چند گالری از انچه فکر می کردم خیلی فوق العاده تر بود و پوستر جذابش هم یکی از دلایل رفتن من به ان گالری بود.
بسیار پوسترهای زیبایی بود
از دیندش لذت بردم
متشکرم
با سلام آیا علی آقا حسینپور مدیر این وبسایت هستش؟